شهید شهید عباس بیات

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیت نامه سردار رشید اسلام شهید عباس بیات
این وصیت نامه ها انسان را می لرزاند و بیدار می کند.        (( امام خمینی ))

ان الذین امنوا و هاجرو و جاهدو فی سبیل ا... با موالهم و انفسهم اعظم درجه عندا... و اولئک هم الفائزون
به درستی که آنان ایمان آوردند و حجرت کردند و در راه خدا جهادکردند والاترین مقام را در نزد           خدا وند دارند و آنها هستند رستگاران.
 وصیت نامه این جانب عباس بیات ، نام محمد علی ، شماره شناسنامه1258 ومتولد سال 1344صادره از شهریار در تاریخ 3/11/63 در جبهه های مولیان شروع می کنم .
به نوشتن آخرین سخنانم با یاد و نام خدا ی که به من توفیق خواندن و نوشتن را عطا نمود تا بعد از رهائی از بند ظلمت و تاریکی و راه  یافتن به جهان روشنائی سندی و مدرکی برای انسانها به جای گذارم و سهمی در بیدار نمودن ذهن ها و افکار عمومی داشته باشم .
با درود بر اولیاء ا... بخصوص حجت حق مهدی موعود و نائبان بر حقش مخصوصاً رهبر و بنیان گذار جمهوری اسلامی و با درود بر بر ارواح طیبه شهیدان همیشه جاوید از صدر اسلام تا نهضت حسینی و از نهضت حسینی تا نهضت خمینی و از نهضت خمینی تا این لحظه سنگرهای خون و شرف و تمامی مجاهدان فی سبیل ا... ، این صحنه سازان صحنه پیکار که همچون امواج خروشان انقلاب را با الطاف و عنایات خداوندی به پیش می برند و به جهانیان صادر می کنند . حمد و سپاس و ستایش پروردگار عالمیان را که مهر و محبت خاندان عصمت و طهارت را ، در درونم پدید اورد و مرا جزء شیعیان علی بن ابیطالب قرار داد و در رحمت را به سوی ما گشود و امام عزیز را در این مقطع حساس جهانی برای هدایتمان فرستاد و ما را از فساد و تباهی و ظلمت به عدل و داد و ایمان سوق داد .
پروردگارا  ، شرمنده از آنم که نتوانستم فرمانبری خوب برایت و خدمتگذار شایسته ای برای بندگان صالح و خالصت باشم . از آن می ترسم که هنگامی که روی به توآورم ، بر اثر گناهان زیادی که انجام داده ام مورد رحمت بیکران واقع نگردم . بار خدایا ، فقط تو را می پرستم واز تو یاری می طلبم که خودت ناظر و شاهد و گواه این برگها باشی و خودت تصحیحشان نمائی که فردا اثر مثبتی برای آیندگان گذارم . خدایا خواستار آنم که هنگام جان گرفتن از من با لب نشنه و بی دست وپا جان مرا بگیری که فردای قیامت در پیش سالار شهیدان و قمربنی هاشم سرافکنده نباشم و یا بدنم را همچون مواد مذاب آتشفشانها پاشیده گردانی و در زمین سرد پخش کنی تا وسیله ای باشد تا گناهان جمع شده ام هم پاشیده گردند و یا در شفق خونین محو ونابودم سازی و عصرم را در فضای عطر آگین جبهه ها باقی گذاری تا بتوانم در آخرین والفجرها شاهد حماسه آفرینی جنودت باشیم و با پیوستن به آنها به زیارت کربلای حسینیت برویم .
ولی رضایم به رضای توست و تسلیمم به امر تو . عشق خودت مرا به این وادی غربت کشانده  و کل هستی ام را خودت خلق کرده ای ، هر طور صلاح می دانی خلاصم کن و به سوی خودت پروازم ده . وصیتم به خانواده و بستگانم :
پدر و. مادر عزیزم که خیلی شبها برای بزرگ کردن من بیداری کشیدهو خیلی روزها با سختی ها و مشقات زندگی مبارزه کرده و مرا بزرگ نموده اید و آمال و آرزوهای فراوانی دارید و با آنکه عزیزترین کسانم در زندگی بودید  و شما را از همه کس و همه چیز در این دنیا بعد از خالقمان دوست داشتم ، به جبهه رفتم . چه کنم که چاره ای به ناچاره ای گرائید بود و وظیفه ام ایجاب می کرد که به میدان نبرد بشتابم و با دلاوران عصر شب از ناموس وطنم ایران دفاع کنم و مانند همه جوانان ، نهال برومند اسلام را سیرابتر نمایم که اسلام نیاز به خون دارد تا رشد نماید . امید وارمکه خداوند از شما که به دست خودتان نقدیمش نمودید قبول گرداند . خواهان آنم که در این رزمگه بهوش باشید و خاموش نگردید که رسالت مرا از این به بعد شما بر دوش می کشید . هر وقت به یاد من افتادید این آیه قرآن را که می فرماید  (( انا لله و انا الیه راجعون ))  ( ما از خدا ئیم و بازگشتمان هم به سوی اوست  ) را زمزمه کنید که به راستی با نام او دلها آرامش می گیرد . از برادر می خواهم که اولاً عذر مرا بپذیرد از اینکه نتوانستم دین برادری را در حقّت ادا کنم ادا نمایم و ثانیاً انتظار دارم که تا آخرین دقایق حیاتت رهرو راه امام عزیز و شهدای گلگون کفن باشی و با صبر و استقامت بیشتر سلاح مرا برداری و سنگرم را بر پانمائی تا از خدا بی خبران کور دل بینند و بدانند که ما فقط شعار نمی گوئیم بلکه عمل می نمائیم و تفکراتشان از خیالات باطل است و وعده خدا حق است و ما به آن ایمان داریم وصیت من به خواهرانم و زن برادرانم این است که فخر کنید و بر خود ببالید ، چرا که فردا در پیش حضرت زینب (سلام ا... علیها) داغ دیده سربلند بوده و سر افکنده نمی باشید امید وارم که وظیفه مادی را در حق نونهالانتان اداء نموده و فرزندانی تربیت کنید که در آینده بتوانند در صور انقلاب اسلامی و افراشتن پرچم توحید سهمی داشته باشند وادامه دهنده راه شهیدان باشند . از بستگانم هم تقاضای آن را دارم که در همه مواقع پشتیبان ولایت فقیه باشید و همه جا با نیروی مصمم و استوار در مقابل عوامل داخلی و خارجی استکبار جهانی بایستید و مجال حرکت و اخلالگری را به آنها ندهید . در آخر از همگی شما خواستارم که در هر هنگام بر سر مزار من می آئید با یاد بودی از شهدای کربلای حسینی و شهدای انقلاب اسلامی با لبخند شادی و اشک شوق برایم طلب مغفرت نمائید . امیدوارم که مادرم همیشه به یاد زهرای پهلو شکسته و خواهرانم به یاد زینب داغدیده باشند و اگر خواستید گریه کنند بیاد عاشورا و اباعبدا... الحسین (علیه السلام ) گریه بکنند .انشا ا... خداوند پاداش شما را در جهان آخرت به شما ارزانی داشته و با اهل بیت رسولش محشور گردانیده و در جوارش غریق رحمتش قرار خواهد داد . واما آخرین سخنانم به شما وظیفه خود می دانم که اندکی امر به معروف و نهی از منکر کنم . در ابتدا بدانید که بدون هیچ تحمیلی و با میل و رغبت به جبهه رفتم تا در وادی سرخ ، خود را از بوته زارها و زمینهای خشک سوزان و سرد مرطوب بگذرانم و به لاله زار ایران برسانم و به کاروان شهیدان سوار در کشتی نجات که آهسته آهسته در حرکت است و ناخدایش شهید مظلوم بهشتی و هدفشرسانیدن مظلومیت انقلاب اسلامی مقصدش ملحق شدن به اباعبدا... الحسین (علیه السلام ) است بپیوندم . ازبرادرانی که زحمت تشیًع مرا می کشند تقاضا دارم که مرا از تابوت ( اگر جنازه ام برگشت ) بیرون بیاورند و بر زمین بگذارند و کفنم را کنار بزنند تا همه بیایند و مرا ببینند که از مال دنیا و چیزهای که به آنها علاقه دارند هیچ چیز با خود به آن دنیا نمیبرم . خوب ببینید که دست و پایم قدرت حرکت ندارد ، دیگر روحی در جسمم باقی نمانده ، دیگر حسًی در وجودم احساس نمی شود ، دیگر نمی توانم با شما حرفی بزنم ، به مانند شما حرکت کنم و رفتار کنم . من همانیم که مانند شما جنب وجوش می کردم غذا می خوردم و حرف میزدم ، چه شده است که دیگر نمی توانم ، چه سری است ؟! شما چه فکر می کردید ؟! آیا می شود که قدرت برتری بالای سر نباشد ؟ خداوند ابتداء انسان را از خاک آفریده و بعدها به وسیله آمیزش انسانها با یکدیگر ، از قطره آب کثیفی که کثیف ترین آب بدن انسان است خلق کرده و بعد بدین گونه که مشاهده می کنید به زیر خاک می برد و این سرانجام هر انسانی است . ای انسان این دنیا در مقابل بهشت رضوان مانند رحم تاریک مادر است .این دنیا برای پدران شما چه سودی رسانید که به شما برساند ، چه چیز از گذشتگان جز خوبی و بدی به جای مانده که از شما بماند ودر قیامت هم فقط با اعمال انسان برانگیخته می شود .
از آن می ترسم که ابعاد مختلف معنویت را به دریای فراموشی بسپارد و از کنار خونهای پاک زمین ریخته شده بی اعتنا بگذرد و در مادیات غوطه ور و سرانجام غرق شوید و به خصلتهای پست درونتان که باید خفته بمانند حیاتی دوباره بخشید که دیگر راه نجاتی نمی یابید و در دنیای ابدی دچار قهر خدا و گرفتار عذابهای اخروی خواهید شد . بیائید تا مرگتان نرسیده و شما را نبلعیده توبه حقیقی کنید که خداوند همانا از گناهانتان در می گذرد نگذارید که مرگ هنگامی که از او وحشت دارید به سراغ شما بیاید ، بلکه خودتان به سراغ مرگ بروید و به او کمین زنید و او را در برگیرید . فرصت و لحظه ها را حساس شمارید که دیگر بر نمی گردد و به دست نمی آید برادران و خواهران : دیگر سیاهیها به قهقرایتاریخ افکنده شده اند و سپیده صادق طلوع کرده است و دیگر زمانی نیست که در رختخواب ذلت به انتظار مرگ بنشینید .بلکه وقتی است که جوانان با رشادتهایشان مرگ را پشت سر گذارده و به کمین شهادت می نشینند و با نامی نیکو به دیدار خالق می روند دیگر زمان آن نیست که دست روی دست گذاشت و تماشاگر میدان بود بلکه زمان ان رسیده است که کمر همت بربست و به سوی دشمن دین و اسلام و قرآن وطن و ناموست ، به سوی دشمن بشریت غریده و نعره کشیده و او را از میدان بدر کرد . ای وای دشمن هنوز در خانه ماست و یک عده هنوز گمراهند . ای وای ظالمان حاکمان جامعه هایند و یک عده در خوابند ای وای بر کسانی که به نداهای امام بزرگوار پاسخ مثت نمی گوید ، بر کسانی که خود قدرت جنگیدن ندارند و از رفتن دیگران به جبهه ها جلوگیری می کنند ، بر کسانی که روزهای پنج شنبه بر سر مزار شهداء می آیند و فاتحه می خوانند و گریه و زاری می کنند و در ظاهر دوستدار انقلابند ولی رد باطن از رفتن فرزندانشان به جبهه و مراکز بسیج خودداری می کنند و ریشه انقلاب را هر جا که ببینند از بن می کنند   و می سوزانند نمی دانم فردای قیامت ما چگونه جواب طفلان در زیر آوار مانده و دختران معصوم تجاوز شده و پیر مردها و پیرزنهای خوزستانی را بدهیم . بترسید از روزی که آنها بخواهند نزد خداوند از شما شکایت کنند . برادران قدر این نعمت گران قدر خدائی را ، نائب ولی عصر را که شما را از ذلت و پستی به اوج عزًت و شکوه رسانید را بدانید و به نداهای این بزرگ مردان از صمیم قلب لبیک گوئید و با گوش دادن به فرامین آنها و به انجام رسانیدن آن فرامین نشان دهید که دیگر ایران اسلامی بزرگتر از آن است که ابرقدرت ها و جنایتکاران داخلی آنها بتوانند با این کشور از در نیرنگ و فریب در آیند وضربه ای وارد آورند و آزاری رسانند . برادران و خواهران ؛ مسلمین ، کسانی هستند که این دنیا را گذرگاهی و محل امتحانی بیش نمی دانند و به روز رستاخیز که نزدیک است ایمان دارند . بیائید همه با هم با سعی و کوشش و صبر بیشتر با خدای خودتان عهد ببندید که تا هر لحظه از لحظات خداوندی را که در امتحانش هستید به نفع حقانیت اسلام و بر علیه باطل قدم بردارید و با شهیدان میثاق ببندید که ادامه دهنده راه آنها و امام عزیز بوده و در پیشبرد و صدورانقلاب اسلامی کوشا باشید . از ملت همیشه در صحنه می خواهم که با شوق و علاقهد بیشتر فرزندانشان را به پایگاه های بسیج و جبهه ها به کمک سایر فرزندان این خاک بفرستید و قدر پایگاه های بسیج و انجمن های اسلامی به خصوص بسیج و انجمن اسلامی محل را بدانید و این نعمت خداوندی را شکر گویند و به جای مخالفت همکاری کنند . و اما آخرین سخنانم به برادران مظلوم بسیجی و انجمن اسلامی این است که حضورشان رابیشتر و مفیدتر از قبل کنند و به دنبال خطی جز خط اسلام و امام نروند و در برابر سختیها چون کوه استوار و در برابر منافقین و ضد انقلاب چون شیر قوی باشند و انتظار دارم که برای من دعا و طلب مغفرت نمایند برای همگی شما ارزوی موفقیت روز افزون می کنم . از کسانی که در خط امام نیستند و به امام امت اعتقاد ندارند می خواهم که از امدن بر سر مزار من خودداری ورزند تا در قبر آسوده باشم . در آخر اگر می خواهید بدانید سخن آخرمن چه بود ، می توانم به جرأت بگویم که افتخار من این بود که با نام بسیجی در راهی گام برداشتم که ابتدایش راضی نمودن امام و گرفتن لقب سربازی امام زمان (عج) و مبارزه کردن با استکبار جهانی و عوامل داخلی آن بود و انتهایش در راه اسلام و قران ریخته شدن خونم و دادن جانم به سوی معبودم چون کبوتران سبک بال پرواز کردن و پر کشیدن باشد که شما امت از امتحان الهی خوب بیرون آئبد و حضرت صاحب الزمان (عج) هرچه سریعتر ظهور نماید و سفره عدل و عدالت و برادری را در جهان بگسترد . باشد که شما ملت ، قدر این رهبر کبیر ، اسوه مقاومت و الگوی مبارزه را بیشتر بدانید و بیشتر از همیشه دوست بدارید و باشد که شما مردم در تفکر نمودن درمن و در کفن من و قبر من و اطراف من همیشه خودتان را در دوقدمی مرگ ببینید و از گناهان کبیره از قبیل غیبت ، تهمت ، بهتان ، دروغ، و همه رزائل حیوانی بپرهیزید و مرض های درونتان را از قبیل بخل و حسد و کینه و شرک و ریا و غیره را با خواندن احادیث و روایات ائمه اطهار و انجام دادن واجبات معالجه و تسکین بخشید . در انتها اگر جنازه ام برگشت هر جا صلاح می دانید دفن کنید و اگر بر نگشت یادبودی در گلزار شهدای ملارد بر جای گذارید . از همه در خواست حلالیت می طلبم  و وصیتم را با دعا برای سلامتی و طول عمر امام و آرزوی پیروزی حزب ا... به پایان میرسانم .

                                        شهید عباس بیات  
63/11/3